با ديدن برف ناخودآگاه به ياد شب چله سالها پيش افتادم كه در شهري دور از خانواده بودم ، رفتم به پدر و مادر زنگ بزنم . تلفنچي گفت ارتباط با شهرستانها قطع است ، من سوار ماشين شدم رفتم تهران از اونجا زنگ زدم به پدر و مادرم ، اون آخرين شب چله اي بود كه صداي پدرم رو شنيدم. هر سال شب يلدا كه نزديك ميشه جلوي اشكهامو نميتونم بگيرم . خداوند همه پدر و مادرها رو در پناه خودش حفظ كنه.
ننه(✿◠‿◠)
خدا پدرت رو رحمت كنه مادر و همه گذشتگان و رفتگان از اين جمع رو هم
supprimer les commentaires
Etes-vous sûr que vous voulez supprimer ce commentaire ?
ننه(✿◠‿◠)
اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم
supprimer les commentaires
Etes-vous sûr que vous voulez supprimer ce commentaire ?