گفت که : سرمست نه ، رو که از اين دست نه
رفتم و سرمست شدم و ز طرب آکنده شدم
گفت که : تو کشته نه ، در طرب آغشته نه
پيش رخ زنده کنش کشته و افکنده شدم
گفت که : تو زير ککی ، مست خيالی و شکی
گول شدم ، هول شدم ، وز همه بر کنده شدم
گفت که : تو شمع شدی ، قبله اين جمع شدی
جمع نيم ، شمع نيم ، دود پراکنده شدم
زهرا خانوم
حذف نظر
آیا مطمئن هستید که می خواهید این نظر را حذف کنید؟
پژمان قبادی
حذف نظر
آیا مطمئن هستید که می خواهید این نظر را حذف کنید؟