شب سردیستو من افسرده.
راه دوریست و پایی خسته...تیرگی هست و چراغی مرده.
میکنم،تنها،از جاده عبور:
دور ماندند ز من آدمها.
سایه ای از سر دیوار گذشت فغمی افزود مرا بر غمها.
(زنده یاد سهراب)

پسند