در پی هر گریه
من، بر این ابری كه این سان سوگوار
اشك بارد زار زار
دل نمیسوزانم ای یاران، كه فردا بیگمان
در پی این گریه میخندد بهار.
ارغوان میرقصد، از شوق گلافشانی
نسترن میتابد و باغ است نورانی
بید، سرسبز و چمن، شاداب، مرغان مست مست
گریه كن! ای ابر پربار زمستانی
گریه كن زین بیشتر، تا باغ را فردا بخندانی!
گفته بودند از پس هر گریه آخر خندهایست
این سخن بیهوده نیست
زندگی مجموعهای از اشك و لبخند است
خنده شیرین فروردین
بازتاب گریه پربار اسفند است.
ای زمستان! ای بهار
بشنوید از این دل تا جاودان امیدوار:
گریه امروز ما هم، ارغوان خنده میآرد به بار
ستیا
کاش اگر گاه کمی لطف به هم میکردیم / مختصر بود ولی ساده و پنهانی بود
حذف نظر
آیا مطمئن هستید که می خواهید این نظر را حذف کنید؟
رکسانا
نه کسی چشم به راه …
نه خیال گذر از کوچه ی ما دارد ماه
بین عاشق شدن و مرگ مگر فرقی هست ؟
وقتی از عشق نصیبی نبری غیر از آه
حذف نظر
آیا مطمئن هستید که می خواهید این نظر را حذف کنید؟
ستیا
راهي بجز گريز برايم نمانده بود
اين عشق آتشين پر از درد بي اميد
در وادي گناه وجنونم كشانده بود.......
حذف نظر
آیا مطمئن هستید که می خواهید این نظر را حذف کنید؟
رکسانا
یک غزل مهمانی حال پریشانم کند
رفتم و غافل از اینکه من زتنها ترخودم
خواب هم نیست کزین کابوس بیدارم کند...
حذف نظر
آیا مطمئن هستید که می خواهید این نظر را حذف کنید؟
ستیا
حذف نظر
آیا مطمئن هستید که می خواهید این نظر را حذف کنید؟
رکسانا
حذف نظر
آیا مطمئن هستید که می خواهید این نظر را حذف کنید؟