خب هیچکس وظیفه ندارد
که بنشیند و ساعت ها به آه و ناله هایمان گوش بسپارد!
اما نمیشود از خصوصیت آدم ها هم چشم پوشی کرد!
خصوصیتی به نامِ توقع!
فکر میکنم طبیعی باشد که آدم از عزیزانش، از کسانی که چه درغم و چه در شادی کنارشان بوده توقع داشته باشد که آنها هم نقشِ کوه را برایش ایفا کنند و پشتش باشند!
و مسلما اگر اینطور نباشد حق دارد که پژمرده شود!
که دلش چرکین شود و رنگ سیاه به خودش بگیرد!
وقتی آدم مینشیند و باحوصله یکایکِ چین و چروک های ابروی کسی را باز میکند و از لبانِ غمگینش منحنیِ لبخند نامی میسازد توقع دارد اگر روزی دلش مچاله شد
او هم بیاید و دستِ کم پای حرف هایش بنشیند!
و من برای تمامِ آدم ها آرزو میکنم دستِ کم یک نفر را داشته باشند که اگر روزی دلشان از زندگی یا از هرچیز دیگری سیاه شد بدون ترس از سواستفاده ازحرف هایش لب به سخن باز کند و دلش کمی آرام بگیرد!
نمیدانی چقدر تلخ و غم انگیز است
که کرور کرور حرف در دلت جمع شده باشد و هیچکس را نداشته باشی که دستی بر روی دلت بکشد!
رامین
حذف نظر
آیا مطمئن هستید که می خواهید این نظر را حذف کنید؟
Sanaa16
حذف نظر
آیا مطمئن هستید که می خواهید این نظر را حذف کنید؟
رامین
حذف نظر
آیا مطمئن هستید که می خواهید این نظر را حذف کنید؟