همين ديدار تنهايي...
همين ديدار تكراري...
همين ديدار هر روزه...
همين خودشيفتگي واقعي...
حسي شبيه عرق سرد نشئگي..
حسي شبيه لحظه هاي ارام بعد از پس زدن زرداب تلخ...
حسي كه تا خواب ادامه دارد...
صبحِ مِي-زدگي، روزي تازه را رقم خواهد زد...
فردا روشن خواهد بود...
لحظه اي كه عكاس و خورشيد همديگر را بيابند ، زيباترين پرتره تاريخ حادث خواهد شد...
فرهاد فلاح