دختر توی کافه تریا نشسته بود و کاپیچینو میخورد که یه پسر اومد ویه تیکه کاغذ تا شده ای رو بهش دادو رفت دختره کلی باخودش کلنجار رفت ک برش داره یانه بالاخره برش داشت و لای دفترش گذاشتو رفت شب موقع خواب باخودش فکر میکرد و میگفت یعنی این میتونه اغاز یه عشق جدید باشه وبا هزار امید وارزو بازش کرد که با یه خط قشنگ نوشته بود کاپیچینو رو با نی میخورن بزغاله
ﺍﯾﺮﺍﻧﺴﻞ ﺳﺎﻋﺖ ۷ ﺻﺒﺢ :ﺗﻨﻬﺎ ﺑﺎ ۵۰۰ﺗﻮﻣﺎﻥ ﺑﺮﻧﺪﻩ ﺧﻮﺩﺭﻭﯼ ﺑﯽ ﺍﻡ ﻭ ﺑﺎﺷﯿﺪﺍﯾﺮﺍﻧﺴﻞ ﺳﺎﻋﺖ ۲ ﻇﻬﺮ :ﺗﻨﻬﺎ ﺑﺎ ۲۵۰ﺗﻮﻣﺎﻥ ﺍﺯ ﺗﯿﻢ ﻣﺤﺒﻮﺑﺘﺎﻥ ﺣﻤﺎﯾﺖ ﮐﻨﯿﺪﺍﯾﺮﺍﻧﺴﻞ ﺳﺎﻋﺖ ۱۲ ﺷﺐ :ﺷﻤﺎ ﯾﮏ ﺁﻫﻨﮓ ﭘﯿﺸﻮﺍﺯ ﺭﺍﯾﮕﺎﻥ ﺑﺮﻧﺪﻩ ﺷﺪﯾﺪﻫﻨﻮﺯ ﺩﯾﺮ ﻧﯿﺴﺖ ﺑﺮﺍﯼ ﺷﺮﮐﺖ ﺩﺭ ﻗﺮﻋﻪ ﮐﺸﯽ . ﺗﻨﻬﺎﺑﺎ ۱۰۰ ﺗﻮﻣﺎﻥ !ﺍﯾﺮﺍﻧﺴﻞ ﺳﺎﻋﺖ ۴ ﺻﺒﺢ :ﺑﻪ ﻣﻦ ﺑﮕﻮ ﺑﺎ ﺍﻭﻥ ۵۰۰۰ﺗﻮﻣﻨﯽ ﮐﻪ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺍﺯ ﺑﺎﺑﺎﺕﮔﺮﻓﺘﯽ ﻣﯿﺨﻮﺍﯼ ﭼﯿﮑﺎﺍﺍﺍﺍﺍﺭ ﮐﻨﯽ ﻻﻣﺼﺐ ؟