پسر یه دختر زیبایی رو دید...شیفتش شد....چند ساعتی باهم تو خیابون قدم میزدند که یهو یه بنز گرون قیمت جولوی پاشون ترمز زد...
دختره به پسره گفت : خوش گذشت...ولی نمیتونم همیشه پیاده راه برم...بای..
نشت توی ماشین...راننده بهش گف : خانم ببخشید...من راننده این آقا هستم...لطفا پیاده شید.....!!!
تنهای تنها....!!! کارشناسی مترجمی زبان انگلیسی
زینب
Verwijder reactie
Weet je zeker dat je deze reactie wil verwijderen?
فرامرز
Verwijder reactie
Weet je zeker dat je deze reactie wil verwijderen?
زینب
Verwijder reactie
Weet je zeker dat je deze reactie wil verwijderen?