لحظه به لحظه این روزهارا می نویسم
می نویسم تا فراموش نکنم
چگونه تمام آرزوهایم را به دست باد سپردی
میدانی ؟
خاطراتم با اشک گره خورده اند
وتوهیچگاه آنها را ندیدی
وامروز برای تو اشک میریزم
مثل تمام این سالها که نابودیت را دیدم
وباتو سلول به سلول درد را تجربه میکنم
وتوبازهم مرا نمی بینی
عشقمو بعد از یه سال پیدا کردم اما اون نامرد ......