7 anos atrás - Traduzir

غم دیدم از آنکس که همه باور من بود
زد زخم زبان آن که فقط یاور من بود


نفرین به من و سادگی ام ای دل غافل
اسمش همه جا زینت این دفتر من بود


سخت است به مهر دگری خو کند این دل
او اول من هستی من آخر من بود


نه حوصله ای نیست به پرواز دوباره
گویی که به پرواز فقط او پر من بود


بعد از تو نفس تنگ تر از تنگ همیشه
در روز و شبم گریه به چشم تر من بود


از دست تو ای عشق هزاران گله دارم
دشمن شده آن دوست که تاج سر من بود


حق دارد اگر داد زند سنگ صبورم
زد زخم زبان آنکه خود دیگر من بود

Curtir