شماره‌ات را گرفتم وَ به دهانم قفل زدم
گفتی : الو؟ الو؟
صدات داشت ضبط می‌شد
گفتی : حرف بزن
سه گوش بودیم 
وَ دستگاه صدایت را در خود حفظ می‌کرد
گفتی: الو؟ حرف بزن، مریضی؟
چقدر از صدات را دستگاه برای خود می‌برد؟
گرمای نفس‌های آن سوی خط مالِ کیست ؟
قفل دهانم یخ زده
گفتی: مُردی!؟
وَ سکته‌ی ممتدِ بوق‌های کوتاه پشتِ خط
دارم به تو گوش می‌کنم
حرف می‌زنم
سلام عزیزم
- الو ؟ الو؟
با منی ؟
- حرف بزن
می‌ترسم
قفلِ دهانم را قورت داده‌ام
می‌خواهم، نمی‌شود
- الو؟ حرف بزن، مریضی ؟
خرابم
نگران
چه باید کرد ؟ .. 
- مُردی!؟
من دارم .. 
تو نباشی می‌میرم.
در گوشم صدای افتادنِ کلمه‌ها بین دو سوی خط
در گوشم سکته‌ی صدات
در گوشِ دستگاه،
سکته‌های ممتدِ بی‌صدای من...!

پسند