بخواب عشق من
بخواب بارون
بخواب اي اشک
بخواب................
خواب رو دوست دارم به شرط اين که براي هميشه باشه
خواب رو دوست دارم اگه توش روياي شيرين مرگ باشه
خواب رو مي پرستم اگه اون تو بغلم باشه
از خواب نفرت دارم اگه يه لحظه اون از يادم بره
از خواب بدم مياد اگه بوي خوشايند مرگ رو نده
عشق به من مرگ را آموخت و مرگ را جز در کابوس هاي شيرين خواب نيافتم
آيا تا کنون عشق به خواب رفته؟
آيا عشق را مي توان کشت؟
من سعي کردم عشق را در تخت خواب شکسته ي قلبم با لالايي هاي سوزناک به
خواب ببرم ولي
هرچه بيشتر خواندم عشق هوشيارتر مي شد و خود را بيش تر نمايان مي کرد و
من را به انزوا مي کشيد.
تلاش کردم عشق را از بين ببرم و آن را کوچک جلوه دهم ولي هر بار او مرا در خود
مي شکست و بزرگ تر مي شد .
به اميد فردايي همراه با سوز مرگ
طاقت بیار طاقت بیار تووی این روزای انتظار
طاقت بیار طاقت بیار توو سردی شبای تار
طاقت بیارو قلبت رو به دست تنهایی نده
فانوس چشماتو ببخش به این شبای غمزده
روزای خوب رو جا نذار توو سختیای روزگار
بخاطر منم شده طاقت بیار طاقت بیار
زمزمه رسیدن پشت سکوت جاده ها
چندتا قدم مونده فقط بخاطر خدا بیا
خسته ای کوله بارتو روی شونه های من بذار
راه زیادی اومدیم طاقت بیار طاقت بیار
نگو شکستی نگو بریدی منم مثل تو دلم گرفته
باید بمونیم طاقت بیاریم توو روزگاری که غم گرفته
هوس کرده ام
باران باشم
بلغزم بر گردنت، دستانت
نم نم، شبنم بشوم بر گونه هایت
هوس کرده ام
برگِ خشک نباشم
لگدمال شده ی پاهایت
هوس کرده ام
پرنده ای باشم
که پرهایش به هم چسبیده
فرورفته در عسلِ چشمانت
...
هوس کرده ام
الهه باشم
الهه ات باشم..
هوایـــــــــــــــــــــ ــــت را گم کرده ام
کمی \"هــــــــــــــا\" کن...
...
ف ی ل ت ر
کرده است
دل را
درد !
ببین
بــــــــــاز نمی شود!
از خودم تعریف نمی کنم.♥♥♥