میدونین هر دختری ک ازدواج میکنه اولین کسی ک از دستش راحت میشه کیه.
.
.
.
.
.
حافظ شیرازی
ازبس فال میگیرن
به همین سوی چراغ قسم دیدم که میگما ! والا
#Farbod69
میدونین هر دختری ک ازدواج میکنه اولین کسی ک از دستش راحت میشه کیه.
.
.
.
.
.
حافظ شیرازی
ازبس فال میگیرن
به همین سوی چراغ قسم دیدم که میگما ! والا
#Farbod69
((( وحید یامین پور: از تاریخ درس نگرفتیم )))
به گزارش علویون؛ وحید یامینپور کارشناس مسائل سیاسی در مطلبی با عنوان “از تاریخ درس نگرفتیم” در صفحه اینستاگرام خود نوشت:
دیشب که لکنت آقای عراقچی را در پاسخ به سوالات کامران نجف زاده دیدم خیلی متاسف شدم. حدس مان درست بود. امریکایی ها بی جهت لبخند نزده بودند. عبارات قابل تفسیر منازعات جدیدی را آغاز کرده است. چند روز پیش خاطره ای از مرحوم صادق طباطبایی درباره قرارداد الجزایر نقل کردم. اینکه در متن انگلیسی قرارداد عبارت “حتی المقدور” آمده بود و به این ترتیب تمام تعهدات آمریکا مشروط شد و تا به امروز هم اجرا نشده است. تیم مذاکره کننده ایرانی در آن دوران با هدایت بهزاد نبوی ناشی گری کرده بودند با تصور اینکه دست پر برگشته اند.
اعلام نتایج مذاکرات لوزان آغاز ابهامات و تردیدها بود. موگرینی تعابیری را بکار برد که همه را متعجب کرد. در مقابل دکتر ظریف سعی کرد با بکار بردن تعابیر و جملات محکم خیال مان را راحت کند ولی با عبارت “در صورت لزوم” موگرینی چه باید بکنیم؟ موگرینی گفت برای لغو تحریم های ایران “درصورت لزوم” قطعنامه ای صادر خواهد شد. این اتفاق خیلی شبیه تجربه تلخ مان در سی و سه سال پیش است. دیشب آقای عراقچی پاسخی به این ابهام نداد و فقط با ناامیدی گفت : “باید بررسی کنم!” و این ناامید کننده تر است که موضوعی به این مهمی تازه بناست بررسی شود.
برای کسانی که با ادبیات حقوقی آشنایی ندارند شاید بکاربردن یک لفظ خیلی مهم نباشد ولی حتی دانشجویان حقوق هم می دانند که علم حقوق علم منازعه بر سر الفاظی است که تعهد ایجاد میکند یا تعهدی را از بین می برد. ما از تاریخ درس نگرفتیم.
ﻭﻗﺘﯽ ...
" ﺩﻧﯿﺎﯾﺖ" ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ " ﯾﮏ ﻧﻔﺮ "
ﮐﻮﭼﮏ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ...
ﻭ " ﯾﮏ ﻧﻔﺮ" ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ "ﺧﺪﺍ "
ﺑﺮﺍﯾﺖ " ﺑﺰﺭﮒ" ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ...
ﻗﻤﺎﺭ ﺳﻨﮕﯿﻨﯽ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﯼ
ﺍﮔﺮ ﺑﺮﻭﺩ "ﺩﯾﻦ " ﻭ "ﺩﻧﯿﺎﯾﺖ"
ﺭﺍ ﯾﮑﺠﺎ ﺑﺎﺧﺘﻪ ﺍﯼ
#Farbod69
گفتمش نقاش را نقشی بکش از باجناق ؛
بی شرف عکس ژیانی در دل صحرا کشید ؛
گفتمش نقشی بکش از خواهران همسرم ؛
عکس گرگی با نقاب بره ای زیبا کشید ؛
گفتم از فامیل زن نقشی بکش در یک ورق ؛
دسته ای کوسه میان بستر دریا کشید ؛
گفتم امشب در میان جمع فامیل زنم ؛
در میان خارها شاخه گلی تنها کشید ؛
گفتمش من یکه و آنها همه پشت همند ؛
نخبه ای را در میان جمله اسکل ها کشید؛
گفتم از اوصاف این مادرزنان چیزی بگو ؛
جام زهر آوردو نالان دست ازاین دنیا کشید
. . . . .
از دست اين مامانت خسته شدم ،
بهم توهين كرد ...!!
شوهر : مامانم كه 3 ماهه مسافرته ،چطور توهين كرده؟!
زن : پستچي نامه آورد ...
منم خوندم ، خوندم ، خوندم ،
تهش نوشته بود: فضول خانم ، اگه سيرخونديش ، بده پسرم بخونه
#Farbod69
No text!
فاطمــــه* ◔◡◔
وقتی پسرا ازدواج میکنن همه فک و فامیلا و دخدرای محله بالا پایین کوچه پشتی
و...خلاص میشن و تازه دردسرای حاج خانمش شرو میشه
Deletar comentário
Deletar comentário ?
Farbod69
Deletar comentário
Deletar comentário ?