پیش 7 سال - ترجمه






یه بار منم به دوس دخترم گفتم بیا ذغال گردونو بچرخون من نگات کنم،
ذغال گردونو گرفت دو دور چرخوند
دور سوم از دستش در رفت مثل توپ خورد تو سقف پذیرایی لوستر روشكست،
افتاد پايين مبل رو سوزوند،فرش از وسط آتيش گرفت،یه تیکه زغال افتاد تو شلوارم
یعنی اسراییل خونه مارو با موشک بالستیک میزد اینقد خسارت نمیدیدیم!
از اون به بعد دیگه کلا فیلم نگا نمیکنم!!

پسند