روزی حضرت موسی در نزد خدا فرمود: خدایا چرا ادما رو به دو دسته تقسیم کردی یکی را ثروتمند و دیگر را انچنان فقیر...
خدا فرمود : حکمتی در ان است..
موسی فرمود : ای خدا قدرتی به من ده تا ان را درست کنم...
خدا قدرتی به او داد و فرمود : موسی تو در ان عاجزانه می مانی ...
موسی فقیرها رو ثروتی داد که ثرمندها فقیر شدند و میگفتند اینها از کجا اینچنین ثروتی بدست اوردند...
بگو مگو ها در انجا بپاشد که جنگ رخ داد...
موسی باز امد در نزد خدا فرمود :
ای خدای بزرگ توبه در کار تو دخالت کردم ..
خدا فرمود : ای موسی اعصایت را به دریا بزن و سنگی را بردار و در زیر این سنگ حشره ایست که زندگی میکند پس بدان روزی این را هم میدهم !!!!!

پسند