پیش 7 سال - ترجمه

داروسازه مياد مي بينه
يه نفر محکم چسبيده به ديوار داروخونه و تكون نمي خوره.
به شاگردش ميگه: چشه؟
ميگه: سرفه ميكرد، شربت سينه نداشتيم
به جاش بهش قرصه اسهال دادم...
داروسازه ميگه:
فكر ميكنم قرص اسهال ربطي به سرفه نداشته باشه؟
شاگردش ميگه: آره،
اين الآن ديگه از ترس اسهال،
جرأت نداره سرفه كنه

پسند