- پذیرش کارهای سخت و سنگین
یکی از کارها این است که انسان کار سخت را قبول کند. همین که الان مشکل جامعه ما هست. از کار سخت فرار می کنیم. بچه مدرسه ای می گوید که اردیبهشت مردم اردیجهنم ماست. می گوییم چرا جهنم است؟ می گوید: امتحان دارم. یعنی نمی خواهد درس بخواند. برف و باران که می آید، رادیو می گوید: مدارس تعطیل است. فوری بچه ها می گویند: جان! معلمش می گوید: آخ جان! ببینید این «ضَعُفَ الطَّالب و المطلوب» پدر بچه اش را صدا زد و گفت: بلند شو نمازت قضا شد. خورشید در آمد. گفت: بگذار بخوابم، بلکه خورشید دلش بخواهد سحر در بیاید. چرا مزاحم خواب ما هستی. از کار سخت... ولی حدیث داریم پیغمبر ما، هر وقت بین چند تا کار بود، سخت تر را انجام می داد. قرآن می گوید: آن ها که خودشان را از رختخواب بکنند و نماز شب بخوانند، آن نماز شب ها، نماز شب های آبدار است. وگرنه گاهی وقت ها نشسته ایم و می بینیم هفت دقیقه به صبح است، می گوییم: نمی صرفد بخوابیم. این هفت دقیقه را چه کنیم؟ نماز شب می خوانیم. چاله و چوله ها را پر می کنیم تا صبح بشود. مثل قرآنی که ما می خوانیم. یک وقتی قرآن می خوانیم ببینیم خدا چه گفته است. یک وقت می گوییم: جمعیت نیامده است؟ می گوید: نه! می گوییم به قاری بگویید قرآن بخواند. تا جمع بشوند. یعنی این قرآن تا جمع بشوند آن قرآنی نیست که بخوانیم و ببینیم خدا چه می گوید؟ بخوانیم تا مردم جمع بشوندحجه الاسلام قرائتی

پسند