فاطمه ای که در دل جای داری بر سر و چشمم نشین
کاندران بیغوله ترسم تنگ باشد جای تو
ماه و پروین از خجالت رخ فرو پوشند اگر
آفتاب آسا کند در شب تجلی روی تو
فاطمه ای که در دل جای داری بر سر و چشمم نشین
کاندران بیغوله ترسم تنگ باشد جای تو
ماه و پروین از خجالت رخ فرو پوشند اگر
آفتاب آسا کند در شب تجلی روی تو
فاطمه
حذف التعليق
هل أنت متاكد من حذف هذا التعليق ؟