پیش 9 سال - ترجمه

ای رفیق هم دل و هم کیش من
ای فراقت مایه ی تشویش من
دیگر ای هم طالع همریش من
نیستی در پشت یا در پیش من
در صف نان و پیاز و باقلا
خوب در رفتی از اینجا ناقلا
گر چه بر خاک لحد سر می نهی
شکر حق کن کز گرانی می رهی
با دلی پر غصه و دست تهی
نیستی مجبور تا دیگر دهی
ده تو من از بهر یک پپسی کولا
خوب در رفتی از اینجا ناقلا
بار هجران تو پشتم را شکست
حیف کاخر مردی و رفتی زدست
ای فقیر بینوای حق پرست
کاش بودی زنده تا بینی که هست
ذرت بو داده همسنگ طلا
خوب در رفتی از اینجا ناقلا

پسند