پیش 9 سال - ترجمه

عالم اسیر جزر و مد بی قراریت
طوفان چه کرده با دل دریاکناریت؟
رخ در محاق برده ای ای ماه نیمه جان
نیلی شده ست روی تو از زخم کاریت
دریای صبر ، کوه نجابت ، شکوه عشق
حیرت زده ست عاشقی از بردباریت
در راه عشق صرف نظر کردی از وجود
جان جهان فدای ولایتمداریت
تشبیه تو به هرچه به جز تو قشنگ نیست
پیش رخ تو نیلی دریا که رنگ نیست
در خانه سادگی و صفا موج می زند
در هر طرف حضور خدا موج می زند
لب بسته ایم و ناله ی دلهایمان بلند
در این سکوت محض صدا موج می زند
مادر کنار پنجره پهلو گرفته است
بابا میان اشک و دعا موج می زند
کوه از غم تو دست به پهلو گرفته است
با ناله ات زمین و زمان خو گرفته است
از بازوی شکسته نگفتی که نشکند
کرار از تو قوت بازو گرفته است
سرمایه ی سلاله ی نور و امامتی،
امید ناامیدی روز قیامتی
مدیون بخشش تو مدینه ، نه ، عالم است
آغاز بخششی و تمام کرامتی
آتش کجا و دیده ی گریان ماتمت
لبخند سربلندی روز ندامتی
با پهلوی شکسته به دنبال مرتضی
چشم جهان ندیده چنین استقامتی
باید در عاشقی به شما اقتدا کنیم
رخصت گرفته ایم که مادر صدا کنیم

پسند