شعری از زنده یاد مریم حاتمی
گفتی صبور باش چه جوری پسر عمو؟
دیگر بس است عشق و صبوری پسر عمو
جان خودت به خاطرهها اکتفا نکن
دق میکنم از این همه دوری پسر عمو
گفتی به من لجوجی و مغرور و خیره سر
وقتی ندارمت چه غروری پسر عمو
یعنی ندیدهای که مرا آب کردهاند
این گریههای شبانه، کوری پسر عمو!
حالا تمام پنجرهها مال تو..... فقط
بر من ببخش روزن نوری پسر عمو
من با تمام دل به خدا دوست دارمت
اما چقدر فاصله؟ دوری پسر عمو
اه...... باز هم که من همهاش حرف میزنم
تو از خودت بگو چه جوری پسر عمو؟
حق با تو است من بدم و خیره سر هنوز
اما تو باز هم چه صبوری پسر عمو
رها گلم
حذف نظر
آیا مطمئن هستید که می خواهید این نظر را حذف کنید؟