msi
پیش 9 سال - ترجمه

پی یک اشتباه ناجورم! باغ ممنوع سیب می خواهم!

تا بفهمند نازنین منی، قد زلفت رقیب می خواهم!



مادرم گفت: دل نبند و برو، هرکجا روی نازنینی هست

آه مادر، دلم زدستم رفت، ختم امن یجیب می خواهم!



پدرم گفت: بچه جان بس کن! حرفهای عجیب می شنوم!

آه آری پدر، عجیب، عجیب، خاطرش را عجیب می خواهم!!



باز فر می خورند دور سرم، این قوافی: حبیب،عجیب، غریب...

آه مادر، پدر، مریض شدم، به گمانم طبیب می خواهم!

...

بعد ازین عاشقانه خواهم گفت، بعد ازین قهوه خانه خواهم رفت!

باغ ممنوع سیب پیشکشم! دود نعنا دوسیب می خواهم!!!

هم‌قافیه با باران http://hamghafiebabaran.blog.ir/

پسند