پیش 9 سال - ترجمه

♫♫♫

به من نگو گریه نکن این لحظه های عمرمه
که قطره قطره آب میشه
وقتی میگی دوست دارم
انگار زمین و آسمون رو سر من خراب میشه

بیزارم از عشق بیمارم از عشق
من عاشق تنهایی و این خلوت تنهایی خویشم
از من گذشته دیوونه بازی
دلبسته ی میخونه و این حالت شب های خویشم

جز غم ندیدم در سراب زندگانی
نقش فریبی بوده آن شور جوانی
کو آن بهار و قصه های عاشقانه
من از بهار خود ندیدم جز خزانی
من نغمه ی باران سردم تصویری از فریاد دردم
وامانده ای در غربت تاریکی فردای خویشم
درمانده ای با این دل دیوونه ی شیدای خویشم

ای خالق یکتای من
پیدای نا پیدای من
در این نیاز بی نیازی ای خدا تو یار من باش
من گمشده در نیمه راه عمر خود غمخوار من باش
در این دیار بی کسی آواره از مأوای خویشم
از سرگذشتم خسته ام در ماتم دنیای خویشم

♫♫♫

به من نگو گریه نکن این لحظه های عمرمه
که قطره قطره آب میشه
وقتی میگی دوست دارم
انگار زمین و آسمون رو سر من خراب میشه

بیزارم از عشق بیمارم از عشق
من عاشق تنهایی و این خلوت تنهایی خویشم
از من گذشته دیوونه بازی
دلبسته ی میخونه و این حالت شب های خویشم

پسند