پیش 9 سال - ترجمه

یاد تو
نمی رنجم اگر باور نداری عشق پاکم را که عاشق از عیار افتاده در این عصر عیار صدای از صدای عشق خوشتر نیست حافظ گفت اگر چه بر صدایش صدها زخم زد تیر تاتاری اینجا برای از تو نوشتن هوا کم است دنیا برای از تو نوشتن مرا کم است اکسیر من ، نه اینکه مرا شعر تازه نیست من از تو می نویسم و این کیمیا کم است سرشار از خیال ولی کفاف نیست در شعر من حقیقت یک ماجرا کم است تا این عزل شبیه غزل ها من شود چیزی شبیه عطر حضور شما کم است گاهی تو را کنار خود احساس میکنم اما چقدر ، دل خوشی خواب ها کم است خون هر ان غزل که نگفتم به پای تو ست ایا هنوز امدنت را بهار کم است //////////////////////////////////////////////////////////////////////////// در این زمانه ی بی حیا و هوی لال پرست/ خوشا به حال کلاغان قیل و غال پرست / چگونه شرح بدم لحظه لحظه ی خود را / برای این همه ناباور خیال پرست / به شب نشینی خرچنگان مردابی / چگونه رقص کند ماهی زلال پرست / رسیدم به کمالی که جز ان الحق نیست / کمال دار برای من کمال پرست/ هنوز زنده ام و زنده بودنم خاریست/ به چشم تنگی نامردم زوال پرست / همیشه شایعه و انعکاس های همیشه / شیوع پچ پچ های تماس های همیشه / دل شکنجه شد و غرق خون افتاد / دوباره سینه به سینه هراس های همیشه / ندیدی یکی هم در این محله / هم اینک شبیه سازی مرگ و غیاث های همیشه / کسی به تسلیتم یک دقیقه لال نشد /چقدر بی کسن سرشناس های همیشه

پسند