رفتم مغازه نوشابه بخرم یارو گفت: مشکی دیگه؟ گفتم: پ … گفت: گمشو بیرون بی شعور عوضی! این چیه یاد گرفتن خودشونو مسخره میکنن! گفتم: بابا میخواستم بگم پنیر هم میخوام… کلی معذرت خواهی کرد و از خجالت من در اومد! بعدش گفت پنیر بسته ای؟ گفتم: پ ن پ متری؟؟ گفتم و فرار کردم
مهدی کاظمی
حذف التعليق
هل أنت متاكد من حذف هذا التعليق ؟
مهدی فهیمی
حذف التعليق
هل أنت متاكد من حذف هذا التعليق ؟
مهدی کاظمی
خودشو کنترل کن حالا مغازه داره یه چیزی گفته، نفهمیده خوب...
حذف التعليق
هل أنت متاكد من حذف هذا التعليق ؟