ای دوستان بدانید سارا انار ندارد وز بی اناریش او صبر و قرار ندارد عمری انار او بود سر برگ هر حکایت حالا عروسکی هم اندر کنار ندارد مبایل دارد اما هرگز نمیخورد زنگ چونکه مبایل سارا هیچ اعتبار ندارد برده است بفروشد ان یوسف دلش را حتی که یوسف او یک خواستگار ندارد گویند بهار اید گلها شکوفه ارد دردا که سال سارا فصل بهار ندارد

پسند