(هشدار بسیار مهم !!! >>> عواقب مطالعه این مطلب با خود شماست و این تنها عقیاید شخصی من است و درد دل و سوگنامه و شکوائیه ای به پروردگارم! ای خشکه مذهبیون و ای تویی که هیچ چیز جز اعتقاداتی که در مخت فرو کرده اند و هر سخنی که خطاب به خداوند باشه را کفر میدانی و نگارنده را مرتد و حکم کسی که با خودای خود به سبک خودش عبادت میکند و با پروردگارش صمیمانه و بی پروا سخنی میگوید را , میگویی که اعدام باید گردد - دوست عزیز نخوان اعتقاداتت محترم خدا عادل مطلق و اسلام بی هیچ نقص, مشکل اینجاست که درک و منطق تو باتوم است و شیشه نوشابه و ساندیس!!! پس ما را به شما چهکار نخوان که مرتد خواهی شد به قول خودت, و سوسیال ها هم که معلوم الحال هستند و سخن را میشنو.ند چه مخالف چه موافق و انقدر شعورشان میرسد که هیچ 2 انسانی به مانند هم ایدئولوژی ندارند و نخواهند داشت)
* کفر نامه *
خدایا کفر نمی گویم,پریشانم...!
چه می خواهی تو از جانم...!
مرا بی آنکه خود خواهم اسیر زندگی کردی...!

خداوندا اگر روزی ز عرش خود به زیر آیی,لباس فقر پوشی,غرورت را برای تکه نانی به زیر پای نامردان بیاندازی و شب آهسته و خسته,تهی دست و زبان بسته به سوی خانه بازآیی, زمین و آسمان را کفر میگویی,نمی گویی؟!!

خداوندا اگر در روز گرما خیز تابستان تنت بر سایه ی دیوار بگشایی,لبت بر کاسه ی مسی قیر اندود بگذاری و قدری آن طرف تر عمارت های مرمرین بینی و اعصابت برای سکه ای این سو و آن سو در روان باشد, زمین و آسمان را کفر میگویی,نمی گویی؟!!

خداوندا اگر روزی بشر گردی, ز حال بندگانت با خبر گردی,پشیمان می شوی از قصه ی خلقت,از این بودن,از این بدعت...

خداوندا تو مسئولی, تو میدانی که انسان بودن و ماندن در این دنیا چه دشوار است!
چه رنجی میکشد آنکس که ان

پسند