پیش 10 سال - ترجمه

امدی با تاب گیسو تا که بی تابم کنی **زلف بر یک سو زدی تا غرق مهتابم کنی **اتش از برق نگاهت ریختی بر جان من**خواستی تا در میان شعله ها ابم کنی**رفتی از پیشم که دور از چشم خود تا نیمه شب **بانوای لای لای گریه ها خوابم کنی **

پسند