12 Jahre - übersetzen

من برایت گریه کردم گریه کردم بینهایت

من برایت غصه خوردم غصه خوردم بینهایت

بغض تلخم را شکستم گریه کردم بینهایت

در نبودت هرشبم را تا سحر من گریه کردم بینهایت

پیش هرکس گفتم از عشق قلب من ویرانه تر کرد

پیش هرکس بردم این راز آتشم افزوده تر کرد

هیچ کس دردم نفهمید هیچ کس آهم نفهمید

تاب دوری را کشیدن قلب من دیگر ندارد

یا رسانیدم به دلبر یا جان من از دل برآید

Gefällt mir