سلام به همگی من محمد 23ساله از آبادان چند کلام حرف دل دارم. اگر دوست داشتین بخونید و نظر بدین...
متاسفانه ما تو دوران بدی زندگی میکنیم دورانی که گناه نکردن خیلی خیلی دشواره ؛ دورانی که دین داری خیلی سخته....
خصوصا برا یه جوان مثل من ، اینقدر وضع جامعه بد شده که جوونایی هم سن من حد اقل یک رابطه ی غیر مشروع با جنس مخالف دارن ..
اما منو امثال من که سعی میکنن خودشونو آلوده ی این رابطه ها نکنن آخرش کم میارن ؛ الان میخوام از خودم بگم از منی که دیگه از این وضع خسته شدم !
منم آدمم احساس دارم نیاز دارم اما نمیخوام نیازمو به هر قیمتی برطرف کنم ، میخوام ازدواج کنم اما هر طور نگاه میکنم تواناییشو ندارم، میخوام از تنهایی در بیام اما کسی رو سراغ ندارم
میخوام یه رابطه ی شرعی داشته باشم اما تو این زمونه و تو این جامعه که دوست دختر و دوست پسر یه کلمه ی عادیه اسم ازدواج موقت میشه صیغه! و تا اسم صیغه میاد نظر ها تغییر میکنه رفتار ها طور دیگه میشه ، انگار گناهکاری!
من میخوام ازدواج موقت کنم اما نمیتونم برم تو خیابون دنبال یه کیس مناسب بگردم
من خواهان ازدواج موقتم اما این جامعه با منو امثال من سازگاری نداره..
حالا:
امدم اینجا شاید بتونم هم فکری از جنس مخالفم پیدا کنم که از شهر یا استان خودم باشه تا نیازهامونو با طرز فکر خودمون برطرف کنیم.

پسند