مادر بزرگ : نوه گلم ببین تلویزیون چشه ؟ فکر کنم سوخته؟

نوه (مهندس برق) : چشم .....(تلویریون باز می کنه بعد 2 تا 3ساعت ور رفتن)

مادر بزرگ : (یه لیوان شربت میدهه به نوه) درست می شه؟

نوه : نمی دونم دارم نگاه می کنم . عزیز چرا انقدر شربته گرمه؟

مادر بزرگ : نوه گلم یه هفته اس براقامون رفته.

پسند