پیش 11 سال - ترجمه

پیرمردی گفت شب باخانمش :

«لطف کن یک نیمه بوسه ای ننه »!



خانمش فرمود:«ای پیر حریص

هی مزن امشب به شهوت دامنه



کم بیا سویم، برو تنها بخواب

چونکه بیزارم من امشب از کنه !



گرچه تو هرکول یا چون رستمی

صد چومن راهم حریفی یک تنه !!



گربیایی زود پنچر می کنم

کهنه ماشین تورادر گردنه!!



گردرآری از برایم ورد نه !!

می زنم امشب تورا با وردنه»!!

پسند