پیش 5 سال - ترجمه

کاش فرشته ای هم بود و آدم ها را هر کجای زمانه که خسته می شدند ، بر می داشت و می برد وسطِ کودکی هایشان رها می کرد .
همانجا که اسباب بازی ها کم بود و دلخوشی ها زیاد ،
مشکلات ؛ ساده و کوچک بود و قلب ها بزرگ ...
گلدان ها پر گل بود و خانه ها همیشه بوی صمیمیت و عشق می دادند .
باید فرشته ای باشد که آدم ها را هر زمان که کم آوردند ، بردارد و ببرد به یک عصرِ جمعه ی زمانِ کودکی که بزرگترین اندوه و فاجعه ی دنیا ، تکالیفِ نانوشته شان بود .

پسند