دلنوشته

kamran----

همه سهم یک نفر بودن خوب است، قشنگ است و هروقت که به آن فکر کنی یک لبخند آبی می آورد روی لب هایت اما ...
ترس دارد، ترس از دست دادن...
ترس خوب نبودن...
ترس کم شدن سهم آدم از کسی یا پیش کسی ،
ترس از دست دادن همان داشته قبلی، ترس پشیمان شدن حتی...!
همه سهم یک نفر بودن جرئت می خواهد! جرئت بیخیال شدن...
بیخیال بعد و بیخیال قبل...
جرئت فقط نگاه کردن به یک متر جلوی رو و قشنگی هایش...
جرئت بیخیال بعضی چیزها ، بعضی کس ها، بعضی کارها شدن...
جرئت فراموش کردن غصه ها لااقل موقتی و بلند بلند قهقهه زدن...!
همه سهم یک نفر بودن عین دو روی یک سکه است. می شود مثلا با همان یک نفر ولو بشوید روی چمن ها و قاشق شکولاتی صبحانه فندقی تان را هی پر کنید و لیس بزنید و با لب های کاکائویی بخندید،
میشود دمر خوابیده باشید روی چمن ها و زل بزنید به طلوع آفتاب و غصه هایتان را مرور کنید و بوی پهن گاو بگیرید...
درست به همین سادگی...!

http://line.me/ti/p/YW4-f7K0IA

پسند