6 years ago - Translate

همچنان صیاد را صحرا به صحرا می کشند
آهوان مست جور چشم او را می کشند
..
زیر بار عشق قامت راست کردن ساده نیست
موج ها باری گران بر دوش دریا می کشند
..
قصه ی انگشتری بی مثلم اما بی نگین
دوستان از دست من شرمندگیها می کشند
..
قامتم هر قدر رعناتر شود ، خورشید و ماه
سایه ام را بیشتر بر خاک دنیا می کشند
..
شرک موری بود بر سنگ سیاهی در شبی
چشم های ما فقط " رنج " تماشا می کشند

Like