پیش 6 سال - ترجمه

یروز ی بنده خدایی گفت چرا نمی بخشی شون که لااقل خودت اروم بشی .
بهش گفتم بخدا به جان مادرم دارم میبخشمشون ولی اینقدر گوه کاری بلاهایی که سرم اوردنو دارن میارن زیاده که تموم نمیشه .هرچی میبخشم باز میبینیم از ی گوشش ی چیزه دیگه میزنه بیرون.
خندید گفت پس زحمت نکش برو بزن سقطشون کن راحت ترو زودتر به ارامش میرسی

پسند