عربه با آبادانی با هم ميرن سينما.
صندلی جلوشون يه كچل نشسته بود.
عربه به آبادانیه ميگه:اگه زدى تو سر این كچله يه ساندویچ فلال مهمون من!
آبادانیه هم زد تو سر کچله!
کچله برگشت گفت:چرا میزنى؟
آبادانیه گفت:به به عباس کچل خوبى؟
کچله بهش گفت:عباس کچل کيه؟
آبادانیه گفت:ببخشيد فكر كردم دوستم عباس كچله!
...عربه گفت:اگه دوباره بزنى تو سرش 10 هزار تومن بهت ميدم!
آبادانیه باز زد تو سره کچله!
کچله گفت:باز چرا زدى؟
آبادانیه گفت:کوکام ناموساً تو عباس کچل نيستى!
کچله گفت:نه به خدا!
کچله ديد هى داره کتک ميخوره رفت 20 تا صندلى جلوتر نشست!
دوباره عربه به آبادانیه گفت:اگه برى اونجا بزنى تو سرش 20 هزار تومن بهت ميدم!
آبادانیه گفت:باشه!
رفت اون جا زد تو سر کچله گفت:عباس کچل تو اين جا نشستي من اون مرده بيچاره رو هی ميزدم!!!