Respect!
9 jaren geleden - Vertalen

دیگر نمیدانم چه بگوییم و چه چیزی را به توصیف بکشانم. انگار تمام کلمات ته گرفتند و چیزی برای گفتن باقی نمانده است.
انگار چشمانم را بسته ام و دیگر نظاره گر هیچ چیزی نیستم
و گویی کاملا نسبت به اطرافم بی تفاوت شده ام و احساسی برای ابراز نمی بینم.
مثل اینکه سازهایم برای رقصیدن از بین رفته اند.

ممکن است دلیلش این باشد:

زندگی آنطور که بخواهد پیش می رود حتی اگر من نخواهم...

Respect!

دوستان عزیز ، گروه *بچه مثبت* افتتاح شد، شما رو به این گروه دعوت میکنم ...

Respect!
About

میتوانید جمله هایی مانند: جوک .زیبا .عاشقانه و......را......