دختر : من امروز عمل باز قلب دارم
پسر : می دانم !
دختر : دوست دارم !
پسر : من عاشقتم عزیزم !
دختر به هوش میاد
دختر : اون کجاست ؟
پدر : تو نمی دانی چه کسی قلبش را به تو هدیه کرده ؟
دختر : اون . . . ( شروع کرد به گریه )
پدر : شوخی کردم رفته دستشویی الان بر می گرده !
amirbachari
Eliminar comentario
¿ Seguro que deseas eliminar esté comentario ?