پیش 9 سال - ترجمه

شعری در پاسخ اهانت به ساحت حضرت عباس(س)

گله دارم ز زمین ازچه به خود مینازد؟
ز چه آسوده نشسته که سگی میتازد؟

به خدا دست خودم نیست چنین بیتابم
خبری آمد و از دیده برون شد خوابم!

مَلک ‌واِنس ز یک زوزه پریشان شده اند
جِنّیان از شدن خویش پشیمان شده اند .

آسمان شد سیه و آنکه جنایت کرده
دگر اینبار به عباس اهانت کرده .

اهل عالم نَفَسَم یکسره طوفان دارد
چه کسی تابِ جسارت به عمو جان دارد؟! .

ای که هرچند صباحی هوس خون داری
به خدا میرسم هر جا که تو پا بُگذاری.

قبر خود را بِکَن آخر که شده نوبت تو
حیفِ نامِ نجفِ شاه که شد شهرت تو .

به چه جرات دل ماغرق تشوّش کردی؟
بی شرف نزد که تعلیم توحّش کردی؟ .

طعم یک سیلی مردانه چشیدی یا نه؟!
چیزی از خشم ابالفضل شنیدی یا نه؟!

هرکجا گم بشوی پیش تو من می رُویَم
قبلِ قَتلتْ صدوسیّ وسه علی میگویم .

نجسِ بی پدرِ رذل، قسم می کُشَمَت!
به دو دستان ابالفضل قسم میکشمت! .

سیدصادق رمضانیان
دوشنبه ۹۴/۰۱/۳۱ .

پسند