گاهی دلت بهانه هایی می گیرد که خودت انگشت به دهان می مانی...
گاهی دلتنگی هایی داری که فقط باید فریادشان بزنی اما سکوت می کنی ...
گاهی پشیمانی از کرده و ناکرده ات...
گاهی دلت نمی خواهد دیروز را به یاد بیاوری انگیزه ای برای فردا نداری و حال هم که...
گاهی فقط دلت میخواهد زانو هایت را تنگ در آغوش بگیری و گوشه ای گوشه ترین گوشه ای...! که می شناسی بنشینی و\"فقط\" نگاه کنی...
گاهی چقدر دلت برای یک خیال راحت تنگ می شود...
گاهی دلگیری...شاید از خودت...شاید از...
زنی به شوهرش گفت:
وقتی من مردم، چند وقت بعد زن میگیری؟
مرد گفت: وقتی خاک قبرت خشک شد!
زن گفت: آیا وعده میدهی؟
مرد گفت: بله قول میدهم!
بعد از اینکه زنش فوت کرد،
هر روز مرد میرفت سر قبر تا ببیند خاکش خشک شده یا نه،
تا یکسال دید که خشک نمیشود
تا اینکه یک روز عصر رفت دید
که برادر زنش دارد روی قبر آب میریزد!
سؤال کرد چرا این کار میکنی؟
برادر زنش گفت:وصیت خواهرم را اجرا میکنم
که هر دو روز بر روی قبرش آب بریزم!!!
اینست مکر زنان…
زنده بلا، مرده ش هم بلاست..
ℳ
Kommentar löschen
Diesen Kommentar wirklich löschen ?
parisa
Kommentar löschen
Diesen Kommentar wirklich löschen ?
ℳ
Kommentar löschen
Diesen Kommentar wirklich löschen ?