کاش فرشته ای هم بود و آدم ها را هر کجای زمانه که خسته می شدند ، بر می داشت و می برد وسطِ کودکی هایشان رها می کرد .
همانجا که اسباب بازی ها کم بود و دلخوشی ها زیاد ،
مشکلات ؛ ساده و کوچک بود و قلب ها بزرگ ...
گلدان ها پر گل بود و خانه ها همیشه بوی صمیمیت و عشق می دادند .
باید فرشته ای باشد که آدم ها را هر زمان که کم آوردند ، بردارد و ببرد به یک عصرِ جمعه ی زمانِ کودکی که بزرگترین اندوه و فاجعه ی دنیا ، تکالیفِ نانوشته شان بود .
امير حسين
حذف نظر
آیا مطمئن هستید که می خواهید این نظر را حذف کنید؟
مسعـــود
حذف نظر
آیا مطمئن هستید که می خواهید این نظر را حذف کنید؟
mahtab
حذف نظر
آیا مطمئن هستید که می خواهید این نظر را حذف کنید؟