یارو داشت از جلو یه مرغ فروشی رد میشد.
پیش خودش میگه برم تو یه کم سر به سر صاب مغازه بذارم.
میره تو و میگه: آقا یه مرغ زنده میخوام که باکره باشه.!!!
صاب مغازه میره از پشت مغازه یه مرغ میاره یه چشمش کور بود،
بالو پرش ریخته بود با یه پا.
یارو میگه: از کجا میدونی این باکرس؟
صاب مغازه میگه: تو خروس بودی اینو میکردی؟
ßáháréبہارھßáháré
حذف نظر
آیا مطمئن هستید که می خواهید این نظر را حذف کنید؟