aniz az
ابجی ارزو تولدت مبارک
ایشالله 200ساله شی
بیا شمعارو فوت کن
ببخشید که ساده تبریک گفتم آخه همگی عزاداریم
خودت که میدونی!
aniz az
ابجی ارزو تولدت مبارک
ایشالله 200ساله شی
بیا شمعارو فوت کن
ببخشید که ساده تبریک گفتم آخه همگی عزاداریم
خودت که میدونی!
دخترک از میان جمعیتی که گریه کنان شاهد اجرای تعزیه اند رد میشود
عروسک و قمقمه اش را محکم زیربغل میگیرد
شمر باهیبتی خشن، همانطور که دور امام حسین میچرخد و نعره میزند، از گوشه ی چشم دخترک را می پاید
دختر با قدم های کوچکش از پله های سکوی تعزیه بالا می رود
از مقابل شمر میگذرد، مقابل امام حسین می ایستد و به لب های سفید شده اش زل میزند قمقمه را که آب تویش قلپ قلپ صدا میدهد، مقابل او می گیرد
شمشیر از دست شمر می افــتــــد و رجزخوانی اش قطع میشود
دخترک می گوید: "بخور برای تو آوردم" و بر میگردد روبروی شمر می ایستد
مردمک های دخترک زیر لایه براق اشک میلرزد
توی چشم های شمر نگاه میکند و با بغض میگوید: بـــابـــای بــــــد..!!!....
شعله
حذف نظر
آیا مطمئن هستید که می خواهید این نظر را حذف کنید؟
ناهید(خانم معلم )
حذف نظر
آیا مطمئن هستید که می خواهید این نظر را حذف کنید؟
aniz az
مرسی ناهید جون...شعله جون ایشالله عروسیت...خخخخخخ
حذف نظر
آیا مطمئن هستید که می خواهید این نظر را حذف کنید؟