میبویم گیسویت را تا فرشته ها حسودی کنند شانه میزنم موهایت را تا حوری ها سرک بکشند از بهشت برای تماشا شعر میگویم برای تو تا کلمات کیف کنند مست شوند بمیرند
نه من از خود، نه کسی از حال من دارد خبر دل مرا و من دل دیوانه را گم کردهام چون سلیمانم که از کف دادهام تاج و نگین تا ز مستی شیشه و پیمانه را گم کردهام (صائب تبریزی/غزل)